شهريار عباسي با بيان دلايل خواندن يك رمان ايراني مي گويد: نمي گويم خواندن يك رمان خارجي بي تأثير است ، اما يك رمان ايراني تأثير بهتر و عميق تري دارد. اين داستان نويس در گفت وگو با اخبار ما ، با بيان اينكه چرا بايد رمان هاي ايراني را بخوانيم اظهار داشت: اگر به …
دلايلي براي خواندن رمان ايراني https://maanews.ir/دلايلي-براي-خواندن-رمان-ايراني/ اخبار ما Mon, 01 Mar 2021 22:36:43 0000 فرهنگي https://maanews.ir/دلايلي-براي-خواندن-رمان-ايراني/ شهريار عباسي با بيان دلايل خواندن يك رمان ايراني مي گويد: نمي گويم خواندن يك رمان خارجي بي تأثير است ، اما يك رمان ايراني تأثير بهتر و عميق تري دارد. اين داستان نويس در گفت وگو با اخبار ما ، با بيان اينكه چرا بايد رمان هاي ايراني را بخوانيم اظهار داشت: اگر به …
شهريار عباسي با بيان دلايل خواندن يك رمان ايراني مي گويد: نمي گويم خواندن يك رمان خارجي بي تأثير است ، اما يك رمان ايراني تأثير بهتر و عميق تري دارد.
اين داستان نويس در گفت وگو با اخبار ما ، با بيان اينكه چرا بايد رمان هاي ايراني را بخوانيم اظهار داشت: اگر به رمان به عنوان يك اثر هنري و ابزاري براي تفكر و روشي فكر مي كنيد ، رمان به زباني كه ما صحبت مي كنيم نوشته شده است. مهمتر است زبان ابزاري مهمي است كه افراد مي توانند خود و محيط و ساير انسانها را بشناسند و در هر صورت زبانهاي مشترك پيامهاي شناختي را به راحتي منتقل مي كنند.
وي گفت: “كلمات نوعي گفتار است كه بيان كننده ي يك پديده و موضوع است و سپس پيچيده تر مي شوند و جمله را مي سازند.” رماني كه به زبان ديگري نوشته شده و سپس ترجمه شده است. كلماتي كه مترجم جايگزين آنها مي شود ، هرگز گزينه مناسبي نيستند. مي توان گفت كه زبان و ادبيات بر روي يكديگر تأثير دوسويه دارند ، ادبيات زبان را غني مي كند و وقتي زبان غني مي شود انتظار مي رود ادبيات بيش از اين باشد. بنابراين ارزش و تأثير رماني كه به زبان اصلي مي خوانيد و احساس مي كنيد و به آن زبان فكر مي كنيد و بيان مي كنيد و احساسات خود را بيان مي كنيد بسيار بيشتر است.
عباسي با اشاره به نزديك بودن داستان و رمان ايراني از نظر اكولوژي و مسائل اجتماعي گفت: فضاي روايت شده در داستان متعلق به بوم شناسي شماست و با آن مي توانيد ارتباط بيشتري برقرار كنيد ؛ نام هاي داستان ، مكان هاي روايت آن ، نگراني هاي شخصيت و نوع رابطه اي كه وجود دارد. اين دو دليل را مي توان دلايل فني دانست كه بايد به عنوان يك رمان ايراني خوانده شود.
وي دليل خواندن رمان هاي ايراني را كاربردي دانست و افزود: اگر زبان ما غني شود و افكارمان رشد كند ، بايد توجه بيشتري به آن داشته باشيم. در بحث اقتصاد گفته مي شود كه كالاهاي خود را بخريد تا اقتصاد ما توسعه يابد. ما خودمان مي توانيم به انديشه ، هنر و روند انديشه انسان چيزي اضافه كنيم و اين اتفاق مي افتد وقتي متن بين ما بچرخد و ما بنويسيم و بخوانيم و بخوانيم و بنويسيم. در واقع ، اين چرخش متن در بين كاربران زبان ، آن را غني و ذهن كاربران و توسعه هنر ، فرهنگ و تمدن را غني مي كند.
وي تأكيد كرد: اگر مي خواهيم در توسعه فرهنگ ، ادبيات ، هنر و انديشه جهاني نقشي داشته باشيم ، بايد بنويسيم و بخوانيم و متني كه مثل اينكه نوشته نشده خوانده نشود و اين سوال وقتي منطقي است بخوانيد و فكر كنيد ، و ايده و تصوير از نويسنده به خواننده منتقل مي شوند و در مورد آنها بحث مي شود. آنها فكر و درك ما از جهان را تشكيل مي دهند و اگر ما بخواهيم جايي در دنيا داشته باشيم و حرفي براي گفتن داشته باشيم ، بايد بنويسيم و بخوانيم و اين مبحث چند برابر مي شود تا ثروت فكري ايجاد شود.
نويسنده “دختر لوطي” و “بازيگوش” گفت: “رمان كالاهاي وارداتي است و نمونه خارجي آن بهتر خواهد بود”: “اين ديدگاه به هيچ وجه درست نيست.” به عنوان مثال ، ساخت ماشين از جايي شروع مي شود ؛ آيا اين بدان معناست كه آنها بايد براي هميشه اتومبيل بسازند؟! يا مي گوييم فلسفه از يونان آغاز شد؟ آيا اين بدان معني است كه ساير كشورهاي جهان نبايد روي فلسفه كار كنند؟ اين كلمه درستي نيست. البته ، شكل فعلي رمان در اروپا ادغام شده است ، اما به ياد داشته باشيد كه مغز انسان به گونه اي ساخته شده است كه فقط روايت را مي فهمد و زندگي انسان مبتني بر روايت است. اگر به تاريخ ادبيات ما نگاه كنيد ، اين يك داستان كامل است. تاريخ ادبيات ما غني ترين تاريخ ادبيات جهان است كه در آن از روايت هاي جذاب استفاده شده است. درست است كه اينها رمان نيستند ، اما هر مكاني كه مردم در آن زندگي مي كردند خارج از روايت نيست و زبان از طريق روايت منتقل مي شود. بنابراين فرهنگ ما در روايت ها و داستان ها و افسانه ها و افسانه ها غني تر از اروپايي ها است ، اما اين روايت ها در اروپا رفته و تكامل يافته است. مانند علم چگونگي پيشرفت ، من به رمان به عنوان شكلي از داستان سرايي نگاه مي كنم و مي پذيرم كه در اروپا توسعه يافته است ، اما اين بدان معني نيست كه ريشه در ما ندارد ، بلكه عقب ماندگي وجود دارد.
شهريار عباسي خاطرنشان كرد: اروپايي ها و آمريكايي ها علاوه بر داشتن تجربه بيشتر در نوشتن رمان ، داراي فضاي اجتماعي آزادتر و دموكراتيك تري نيز هستند كه دليل بيشتري براي تفكر و هنر است. مي خواهم بگويم كه ما اين را قبول داريم و بايد بخوانيم و بنويسيم تا جبران شود. البته من به كسي توصيه نمي كنم كه فقط يك رمان ايراني بخواند. براي اينكه زبان و مشكلات ما به دنيا برسد ، بايد بنويسيم و تحقيق كنيم و راهي براي فرار از مشكلات پيدا كنيم. من نمي گويم خواندن يك رمان خارجي بي تأثير است ، اما يك رمان ايراني تأثير بهتر و عميق تري دارد. مسئله دوم اين است كه دنيا به اندازه انديشه و هنر ما به ما احترام مي گذارد و مايل به گفتگو با ما خواهد بود و گفتن اينكه ما انديشه و هنر داريم دشوارتر است.
انتهاي پيام